(الف) ماهی بسته متعلق به طرفی است که ماهی بدو بسته باشد. (ب) ماهی رها برای هرکه بتواند زودتر او را بگیرد شکار عادلانهای است. اما آنچه موجب شیطنت این قانون استادانه است همان اختصار ستودنی آن است که یک جلد بزرگ تفسیر را برای توضیح آن لازم میکند. اول: ماهی بسته کدام است؟ از لحاظ فنی ماهی خواه مرده باشد خواه زنده موقعی بسته است که به کشتی یا قایق مسافرداری یا هر وسیلهای که در هر حال به توسط مسافر یا مسافران بر آن نظارت شود مربوط شده باشد، خواه این وسیله دکل یا پاروب یا طناب نه گرهی و خواه سیم تلگراف یا پارهای کنتره باشد ـ هیچ فرقی نمیکند. همچنین ماهی از لحاظ فنی بسته شناخته خواهد شد اگر تیر نوکتیز یا هر نشانهٔ قبولشدهٔ دیگری از تصاحب در آن فرو کرده باشند، به شرط آنکه طرفی که تیر نوکتیز به وال کوبیده به وضوح قدرت خود را در هر موقع که لازم شود در کشیدن وال به پهلوی کشتی نشان دهد و همچنین قصد این کار را داشته باشد. اینها تفسیرات علمی بود ولی تفسیرات خود والگیران گاه از الفاظ خشن و ضربات خشنتر تشکیل شده است ـ و آن قانون بیگفتگوی مشت است. راست است که میان والگیران سرراستتر و شریف همواره رعایت موارد خاصی میشود که در آن ادعای مالکیت یک طرف نسبت به والی که قبلا به توسط طرف دیگر تعاقب یا کشته شده است بیداد اخلاقی فاحشی است، اما دیگر والگیران به هیچ وجه تا این حد وسواسی نیستند... ... مگر این مثل در دهان همه نیست که تصرف نصف قانون است، آن هم بدین معنی که کاری با اینکه تصرف از کجا حاصل آمده است ندارند؟ اما بیشتر اوقات تصرف تمامی قانون است. مگر پیها و جانهای بردگان روسی و غلامان جمهوری چیزی به جز ماهی بسته هستند که تصرف آنها تمامی قانون است؟ برای صاحبخانهٔ آزمند آخرین پشیز بیوهزن مگر چیزی به جز ماهی بسته است؟ خانهٔ مرمرین آن رذل که رذالت او را کشف نکردهاند با لوحهای که بر در آن به جای تیر نوکتیز کوبیده مگر چیزی به جز ماهی بسته است؟ آن نزول تباهیآور که مردخای صراف از غمبرک بینوا و ورشکسته بابت قرضی که برای جلوگیری از مرگ خانوادهٔ غمبرک بر اثر گرسنگی پرداخت شده میگیرد چیست؟ آن نزول تباهیآور مگر چیزی به جز ماهی بسته است؟ درآمد یکصد هزار لیرهای اسقف کبیر روحپناه که از نان و پنیر بخور و نمیر صدها هزار کارگر کمر شکسته جمع میشود (و همهٔ این کارگران بدون کمک روحپناه قدم به بهشت خواهند گذارد) چیست؟ آن ۱۰۰ٰ۰۰۰ لیرهٔ مدور مگر چیزی به جز ماهی بسته است؟ برای آن نیزهانداز مرسل به نام برادر طریقت جوناتان سرزمین تکزاس مگر چیزی به جز ماهی بسته است؟ و مگر در تمام این موارد تصرف تمامی قانون نیست؟ و اما اگر اصل ماهی بسته تا این حد بهطور وسیع معمول است اصل خویشاوند آن که ماهی رها باشد بیش از آن معمول است. این اصل در سراسر عالم و در میان ملل رواج دارد. مگر سرزمین آمریکا در ۱۴۹۲ چیزی به جز ماهی رها بود که کریستف کلمب پرچم اسپانیا را به عنوان تیر نوکتیز سرور شاهانهٔ خود و بانوی او در آن فرو کرد؟ لهستان برای تزار چه بود؟ یونان برای ترکهای عثمانی چه بود؟ هندوستان برای انگلستان چه بود؟ مکزیک عاقبت برای کشورهای متحد چه خواهد بود؟ همه ماهیهای رها هستند. حقوق بشر و آزادیهای جهان مگر به جز ماهی رها هستند؟ تمامی افکار و عقاید مردم مگر به جز ماهی رها چیزی هست؟ نزد پرگویان خودپسند دزد افکار متفکران مگر به جز ماهی رها چیزی هست؟ خود این کرهٔ بزرگ مگر چیزی به جز ماهی رهاست؟ و تو ای خواننده چیستی؟ هم ماهی رها و هم ماهی بسته؟ ــــــــــــــــــــــــــــــ برگرفته از موبی دیک یا وال سفید، هرمان ملویل، ترجمهٔ پرویز داریوش، انتشارات امیرکبیر
|